اتفاقات اخیرم 😐💔
عطر
عطر رنگ رنگی من صدای سکوت نغمه طلای ناب برنده... بر گیسوی شاعر دلمرده چه شدی از همه رنگ رنگی تو شدی بر یک رنگی ای یار وفا دارم خبری دادی از رنگی پ.ن یونتان خان برات زن استوندم🙂😂😃(استوندم : به لهجه اصفهانی یعنی گرفتم😛😛) ...
نویسنده :
سایه
21:59
دلم
دلم تورا میخواهدت نه آنگونه که شاعران بگویند و نه آن گونه که عاشقان قاعده بستند و نه آنگونه که تو گویی ، فقط همانطور که دلم بنا کند بی انتها ...... وسیع گسترده.... ...
شباهنگام
خدایا من از ته قلبم ایمان دارم بردا روز عالی میشه و بیشتر از اون به این ایمان دارم که تو قبل از اینکه حتی به فکرم این فکر خطور کنه تو سرنوشت کوچیکم نوشته بودیش و روشو یه تیک زدی 🙂🙏🏻
نویسنده :
سایه
23:37
گره ۲
گره اندر خم این چرخ و فلک بسیار است تو مزن گره به ابروی بهارت یارا..
نویسنده :
سایه
14:46
گره
گره اندر خم این ماه و چنین روز و چنین بار چنین است مها نخورد مرد نیستان باده ای را به وفا
نویسنده :
سایه
9:51
شرم و ننگم
شرم و ننگم باد اگر دیگر نبینم روی تو مرده باد این تن اگر راهی روم جز سوی تو بشکند این دست اگر غرق نیاز دیگریست چون جهانی چون تو در بر دارم و چشمم به سوی دیگریست... کور باد این چشم اگر دیگر نبیبنم روی تو غرق فتنه چشم دیگر ار شوم ای وای من من سوختم ماه من قدری تحمل پیشه کن این عاشقت گشته دیوانه دگر راه فراری باز نیست.. پ.ن این دوبیتیه آخر خیلی یجوری شد موافقید؟🙂 ...
نویسنده :
سایه
19:39
بهار دلکش۲
ای دلکشا دلبر کشانه برده ای از یاد من یاد دگر را توبه هرشب میکنم جز تو ندارم خاطری دیگر به سر را آتشی از عشق و دامت را کشیدی بر سرم وای بر من که از عشق و شرم تو سوختم و فریادت آمد بر سرم..... وای بر من که از عشق پاک تو حیران شدم داد بر من که به سر سودای دیگر آن شدم شرم بر من که نگاهم آمده بر پشت چشم چون گمانم میکند چون تو نبیند دیده ام به وقت یه شب لوس🙂 ...
نویسنده :
سایه
19:37